ـــــــثبتــــــــــــــــــــــــــ

پـدری با پســرش گفت: پسـر * که تو آدم نشوی جانِ پدر
دل فرزنـد از این حرف شکست * بی خبر روز دگر کرد سفر
رفت از آن شهربه شهری که کند* بهر خود فکر دگر، کار دگر
عاقبت منسب والایی یـــافت * حاکم شهر شد وُصاحب زر
تا که بیند پدر آن جاه وجلال * امر فرمود به احضار پدر
گفت: فرموه ،که آدم نشوم! * حالیا حشمت و جاهم بنگر
پیر خندید و سری داد تکان * این سخن گفت و برون شداز در
من نگفتم که تو حاکم نشوی! * گفتم آدم نشوی جان پسر!!!
پَند پدر ـــثبتـــ برای پسر

باورکن ـــثبتـــ  +زِمستون

زِ  مَستون  اُومده  خانه به خانه
به رقص وُ  باده   دنبـــال بهانه

گَهی تُند وُ  گهی مانند  رگبار
میانِ کوچـــه وُ معبر  روانه

مکان گرم وُ زمان از بهترین  وجه 
عنایت بر مکان دارد   زمانه

اَناری بر سر  شاخ درختان
شبِ چله  اَناری  دانه به دانه

بیا خو کن تو با این  نفس ِهمراه
 شبِ   شعری بسازم با  ترانه

 سفرکردم زِ  پاییز دل انگیز 
زِ مستون آمده این هم  نشانه

باورکن ـــثبتـــ  شد

آقا اجازه=کوچه علی چپ +ـــثبتـــ: کاتب ویژه اسدالله خان

آهسته وُ پیوسته کمی راه بُرو

در ورطــه ی عــارفانِ آگـــاه بُرو

از خلوت عاشقانِ گُـمراه  گـریز

در خاطره ات به دوره ی شاه بُرو

« به‌گزارش خبرگزاری فارس، کمیسیون حقوق عامه مرکز وکلا، کارشناسان و مشاوران خانواده قوه قضائیه اعلام کرد: اولین جلسه‌ این کمیسیون ظهر روز سه‌شنبه هفته جاری در محل مرکز وکلا برگزار می‌شود.در فراخوانی که از سوی کمیسیون حمایت از حقوق عامه خطاب به اعضای آن صادر شده، موضوع نشست مذکور «بررسی علل و عوامل آلودگی هوا و راهکارهای قانونی لازم برای طرح دعوی علیه مسؤولین ذیربط» عنوان شده است.» 1/10/98

اولاً : اونا کار خوبی کردن. چون که چهل ساله همچین تحرکی به( کوچه علی چپ)نداشتن.

خب منظورشون چیه؟بابا زیاد جو گیر نشو. این بازیی که بعد چهل سال قوه قضاییه یادش افتاده که از حقوق عامه دفاع کنن؛ نوبره! (کوچه  علی چپه)

بازم نگفتی منظورشون چیه؟منظورشون اینه که واسه طرف مقابل خودشون، شاخ و شونه بکشن. گرفتی!

آره، یه نوع دعوای زرگری یِ!!زدن  به  کوچه  علی چپ!!!

آقا اجازه=کوچه علی چپ +ـــثبتـــ: کاتب ویژه اسدالله خان

.  .

ـــــثبتــــ  شهریار

مه من هنوز عشقت دل من فکار دارد
تو یکی بپرس از این غم که به من چه کار دارد
نه بلای جان عاشق شب هجرتست تنها
که وصال هم بلای شب انتظار دارد
تو که از می جوانی همه سرخوشی چه دانی
که شراب ناامیدی چقدر خمار دارد
نه به خود گرفته خسرو پی آهوان ار من
که کمند زلف شیرین هوس شکار دارد
مژه سوزن رفو کن نخ او ز تار مو کن
که هنوز وصله دل دو سه بخیه کار دارد
دل چون شکسته سازم ز گذشته های شیرین
چه ترانه های محزون که به یادگار دارد

غم روزگار گو رو پی کار خود که ما را
غم یار بی خیال غم روزگار دارد
گل آرزوی من بین که خزان جاودانیست
چه غم از خزان آن گل که ز پی بهار دارد
دل چون تنور خواهد سخنان پخته لیکن
نه همه تنور سوز دل شهریار دارد

ناگهان بانگی برآمد خواجه مُرد  از جهان جز یک کفن چیزی نَبُرد

یک روز همین خانه‌ای که سقف دارد خانه عنکبوت‌ها و لانه‌ی خفاش‌ها می شود، 
همین ماشینی که دوستش داریم زیر باران در یک گورستان ماشین زنگ می‌زند، 
همین بچه هایی که نفس‌مان به نفس شان بند است، می روند پی زندگیشان،
حتی نمی‌آیند آبی بریزند روی سنگ مزارمان.

قبل از ما میلیاردها انسان روی این کره‌ی خاکی راه رفته اند. 
مغرورانه گفته اند: مگر من اجازه بدم!
مگر از روی جنازه ی من رد بشید.
و حالا کسی حتی نمی تواند هم استخوان های جنازه شان را پیدا کند که از روی آن رد بشود یا نشود!

قبل از ما کسانی زیسته‌اند که زیبا بوده اند، 
دلفریب، 
مثل آهو خرامان راه رفته اند.
زمین زیر پای تکان خوردن جواهراتشان لرزیده. 
سیب‌ها از سرخی گونه هایشان رنگ باخته‌اند 
و حالا 
کسی حتی نامشان را هم به خاطر نمی‌آورد. 

قبل از ما کسانی بوده اند که در جمجمه‌ی دشمنانشان شراب ریخته‌اند و خورده‌اند.
سرداران و امیرانی که گرزهای گران داشته اند، پنجه در پنجه شیر انداخته اند،
از گلوله نترسیده اند 
و حالا 
کسی نمی‌داند در کجای تاریخ گم شده اند! 

همه این کینه‌ها،
همه‌ی این تلخی‌ها،
همه‌ی این زخم زبان زدن‌ها،
همه‌ی این کوفت کردن دقیقه‌ها به جان هم، 
همه‌ی این زهر ریختن‌ها،
تهمت زدن‌ها، 
توهین کردن‌ها به هم
همه.
تمام می شود.
 
از یاد می‌رود و هیچ سودی ندارد جز اینکه زندگی را به جان خودمان و همدیگر زهر کنیم.

اگر می‌توانیم به هم حس خوب بدهیم 
کنار هم بمانیم 
و اگر نه، راهمان را کج کنیم. 
دورتر بایستیم و یادمان نرود که همه ی ما می میریم. 
همه ی ما.
بدون استثناء، کمی دیرتر، کمی زودتر.
یک دفعه. ناگهان.

بانگی برآمد 

-------------------  خواجه  مُرد

---------------------------------- از جهان جز یک کفن

------------------------------------------------------------  چیزی  نَبُرد

باورکن ـــثبتـــ  شد

مجله آمریکایی نشنال اینترست پنج نیروی دریایی برتر جهان را معرفی کرد.

به گزارش اقتصادآنلاین، نیروی دریایی آمریکا در مکان نخست قرار دارد. به عقیده نویسنده مقاله نشنال اینترست، آمریکا بیشتر از هر کشور دیگر دارای ناوهای جنگی است و در همه آب های جهان از جمله اقیانوس های آرام، اطلس و هند و همچنین دریاهای مدیترانه و خلیج فارس حضور دارد. 

این نشریه متذکر می شود نیروی دریایی ایالات متحده دارای 10 ناو هواپیما بر، 9 ناو نفربر، 22 رزمناو، 62 ناوشکن، 17 ناوچه و 72 زیردریایی است.

به گزارش اسپوتنیک،  نیروی دریایی چین که در نتیجه رشد اقتصادی بودجه دفاعی خود را از سال 1989 ده برابر کرده، در مکان دوم قراردارد. این کشور دارای یک ناو هواپیمابر، سه ناو نفربر، 25 ناوشکن، 42 ناوچه، هشت زیردریایی اتمی و حدود 50 زیردریایی معمولی است.

نیروی دریایی روسیه با 79 ناو بزرگ، یک ناو هواپیما بر، 5 رزمناو، 13 ناوشکن و 52 زیردریایی در مکان سوم قرار دارد 

و بریتانیا با 3 ناو نفربر بزرگ، 19 ناوچه و ناوشکن، 7 زیردریایی اتمی تهاجمی و چهار زیردریایی مسلح به موشک های بالستیک چهارم است. 

ژاپن با 114 فروند ناو از جمله 46 ناوشکن و همچنین 16 زیردریایی در مکان پنجم ایستاده است.